ماهانماهان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

ღღ نازدار مامانش ღღ

داستان خراش

    چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.  مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد.  مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد .پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود.  تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می  کشید ولی عشق مادر به آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صد...
31 ارديبهشت 1390

یه دعای زیبا....

 از خدا خواستم عادت‌های زشت را ترکم بدهد. خدا فرمود: خودت بايد آنها را رها کنی.  از او خواستم به من صبر عطا کند. فرمود: صبر، حاصل سختی و رنج است. عطا کردنی نيست، آموختنی است  گفتم: مرا خوشبخت کن. فرمود: «نعمت» از من، خوشبخت شدن از تو.  از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند. فرمود: رنج از دلبستگی‌های دنيايی جدا و به من نزديکترت می‌کند  از او خواستم روحم را رشد دهد. فرمود: نه، تو خودت بايد رشد کنی. من فقط شاخ و برگ اضافی‌ات را هرس می‌کنم تا بارور شوی. پروردگارا تواناییم ده تا بتوانم تغییر دهم آنچه را که م...
30 ارديبهشت 1390

از شیر گرفتن ماهان

 امروز که اینو مینویسم یک هفته میشه که به ماهان دیگه شیر نمیدم خیلی برام سخته وقتی میاد و میگه (ممو) من میگم اه اه بعد یه نگاه میکنه و میره شبا خیلی سخته چون چند بار تا صبح شیر میخورد حالا همش پا میکوبه . خیلی دل نازک شده و زود گریه میکنه   وقتی دارم کار میکنم میاد دست منو میگیره و میگه بشین اونوقت میاد و تو بغلم میشینه و نمیزاره بلند شم. به دکترش که گفتم گفت:بچه ها رو وقتی از شیر میگیرن فکر میکنن دیگه دوستشون نداریم چون یه چیزی که بهش وابسته بوده ازش گرفتیم . حالا بیشتر از قبل بغلش میکنم و نوازشش میکنم باهاش بازی میکنم تا احساس کمبود نکنه ولی واقعا برای مادر سخته ببینه عزیز دلش چیزی میخواد ولی نمیتونه بهش بده . ...
29 ارديبهشت 1390

کارهای روزانه ماهان

گلکم ساعت ۹ بیدار میشه اولین کارش اینه که مامانی رو صدا میکنه بعد یه سلام خیلی خوشگل میده و از من میخواد که براش به به بیارم منم لقمه های کوچولوش و که از خامه و مرباست با شیر براش میارم وقتی تموم میشه بهش میگم سیر شدی میگه (شکر ) بعد یه کم با اسباب بازیهاش بازی میکنه یه کم هم با مداد رنگیهاش نقاشی میکشه   بعدش  میره سراغ قفسه کتابا اونا رو میریزه بیرون و عکس کتابا رو نگاه میکنه بعد کشوی منو باز میکنه وسایل توش و بررسی میکنه تا ببینه چیزی کم و زیاد شده یه بار کیف لوازم آرایشم و برداشته بود رژ و مداد و مالیده بود به صورتش خیلی بامزه شده بود        بعد کمی آهنگ براش میزارم می...
29 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

دیروز با ماهان جونم رفتیم خیابون بهار تا براش لباس بگیرم اونجا خیلی شیطونی کرد تا از بغلم پایین میومد شروع میکرد به اینور اونور رفتن منم دنبالش اصلا نمیشد ویترین مغازه ها رو ببینم بالاخره بغلش کردم و براش شلوار جین و پیراهن خریدم بقیه رو باید یه روز دیگه برم .راستی لباساشو تنش کردم و عکس گرفتم قرار بود عکس ماهان و با موهای کوتاه بزارم .    اینم عکس نی نی ناز من                                            ...
29 ارديبهشت 1390

سرما خوردگی ماهان

دیروز صبح که ماهان جونم از خواب بیدار شد تب کرده بود و سرفه هم میکرد بهش تب بر دادم تا بعد از ظهر که رفتیم پیش دکترش. دکترش بعد از معاینه گفت گلوش قرمز شده و براش دارو نوشت وقد و وزن ماهانی رو هم اندازه گرفت قدش ۸۹س وزنش ۱۳ کیلو بود گفت رشدش خوبه. عسل من اصلا اشتها نداره و غذا نمیخوره تازه خیلی دل نازک شده تا چیزی میشه سریع گریه میکنه از وقتی دیگه شیر نمیخوره خیلی حساس شده. الهی هیچ مادری بیماری دلبندش و نبینه. عزیز مامان زود زود خوب شو باشه.                               &nb...
29 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

 باز هفت سین سرور                                                           ماهی و تنگ بلور                              سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب      ...
29 ارديبهشت 1390

نوزادی ماهان

اینجا ماهانم ۲ماهشه شبا تا من خواب به چشمام میومد بیدار میشد وشیر میخورد یه شب تا ۷ صبح بیدار بود هی شیر میخورد تا میذاشتم سر جاش بیدار میشد دیگه اینقدر خسته بودم موقع پوشک کردن خوابم برده بود .             قربونت برم که اینقدر نازی................. ...
29 ارديبهشت 1390

دعا برای ماهانم

  ماهانم دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را     در انحصار قطره های اشک نبینم  و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد                                      دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم  و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم    دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد   همیشه از حرارت عشق گرم باشد     &nbs...
29 ارديبهشت 1390

اولین خونه سازی ماهان

                                                              امروز که ماهان جونم داشت با لگوهاش بازی میکرد اولین بار اونا رو خوب رو هم چید منم سریع عکس گرفتم تا وقتی بزرگ شد ببینه... قشنگ درست کرده نه؟؟؟               آفرین به گل پسرم       &...
29 ارديبهشت 1390